به من گفتی پر از آینده باشم
تو رفتی همچنان در خنده باشم
تو دریای منی ، من ماهی تو
جدا از تو نباید زنده باشم
.
.
.
.
بر همان عهد که با یاد و خیالت بستم
یاد من هم نکنی باز یادت هستم
.
یک ایرانی داخل بانکی در نیویورک شد، نزد کارشناس بانک رفت و گفت که برای مدت دو هفته قصد سفر تجاری به اروپا رو داره و به همین دلیل نیاز به یک وام فوری به مبلغ 5000 دلار داره. کارشناس نگاهی به تیپ و لباس موجه مرد کرد و گفت که برای اعطای وام نیاز به قدری وثیقه و گارانتی داره و مرد هم سریع دستش رو توی جیبش کرد و کلید ماشین فراری جدیدش راکه دقیقا جلوی در بانک پارک کرده بود به کارشناس داد و رئیس بانک هم پس از تطابق مشخصات مالک خودرو، بالاخره با وام آقا موافقت کرد، آن هم فقط برای دو هفته، کارمند بانک هم سریع کلید ماشین گران قیمت را گرفت و ماشین رو به پارکینگ بانک در طبقه پائین انتقال داد.
پین کدتیم رفیق! سه بار اشتباه بزنی فنا می شیم
درست بزنی فدات می شیم!
- – - – - – - – - – - – – - – - – - – - – - – -
قرعه کشی بانک دیروز:
هزاران دستگاه خودرو سواری
قرعه کشی بانک امروز:
هزاران لیتر بنزین
قرعه کشی بانک فردا:
هزاران نان سنگک
- – - – - – - – - – - – – - – - – - – - – - – -
ادامه مطلب ...
عاشقانه
اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم
چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم
کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست
شب بی تابش ماه روی تو برده امانم
کمی از غصه هایم یاد بگیر که وقتی بودی با فکر رفتنت و وقتی رفتی با فکر بر نگشتنت همراه من ماند!!
ادامه مطلب ...نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت
که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت
تحمل گفتی و من هم که کردم سالها اما
چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت
چو بلبل نغمهخوانم تا تو چون گل پاکدامانی
حذر از خار دامنگیر کن دستم به دامانت
تمنای وصالم نیست ، عشق من بگیر از من
به دردت خو گرفتم نیستم در بند درمانت
امید خستهام تا چند گیرد با اجل کشتی
بمیرم یا بمانم پادشاها چیست فرمانت ؟
چه شبهایی که چون سایه خزیدم پای قصر تو
به امیدی که مهتاب رخت بینم در ایوانت
دل تنگم حریف درد و اندوه فراوان نیست
امان ای سنگدل از درد و اندوه فراوانت
به شعرت شهریارا بیدلان تا عشق میورزند
نسیم وصل را ماند نوید طبع دیوانت
به من گفتی پر از آینده باشم
تو رفتی همچنان در خنده باشم
تو دریای منی ، من ماهی تو
جدا از تو نباید زنده باشم
.
.
.
.
بر همان عهد که با یاد و خیالت بستم
یاد من هم نکنی باز یادت هستم
.
اما:
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشهای را بالا ببری
دکتر علی شریعتی
بر داشته از وبلاگ دوست عزیزم صدای پای اب
فخر فروشی در سال ۹۰ !
دیشب نون سنگک خوردیم با پنیر
تازه لامپامون هم روشن بود !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اصفهانی به بچه هاش میگه وقتی رفتم پرینت آب رو گرفتم می فهمم کدومتون بیشتر رفته دستشویی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دوست دخـــ ــتر تهرونی میخواسته باهاش بهم بزنه تهرونی میفهمه میگه من حامله ام
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ادامه مطلب ...